دانشگاه آزاد اسلامی
واحد علوم و تحقیقات کرمان
دانشکده علوم پایه، گروه زیست شناسی
پایان نامه براي دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته زیست شناسی (M.A)
گرایش: میکروبیولوژی
عنوان:
بررسی باکتری های احیاء کننده سولفات در عفونت های روده بزرگ و آپاندیسیت
استاد راهنما:
دکتر محمد کارگر
استاد مشاور:
دکتر اشرف کریمی نیک
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب:
چکيده……………………………………………………………… 1
فصل اول: کليات تحقیق
مقدمه……………………………………………………………… 3
1-1- مورفولوژي روده بزرگ………………………………………. 4
1-1-1 سکوم و آپانديس…………………………………………. 4
1-1-2 کلون……………………………………………………….. 5
1-2- بيماريهاي روده بزرگ……………………………………….. 6
1-2-1 آپانديسيت………………………………………………… 6
1-2-2 عفونتهاي داخل شکمي………………………………… 7
1-2-3 بواسير…………………………………………………….. 7
1-2-4 سرطان روده بزرگ……………………………………….. 7
1-3- فلورروده……………………………………………………. 8
1-4- نقشهاي مهم فلور طبيعي روده……………………….. 10
1-5- تاثير آنتي بيوتيکها برروي فلور روده……………………. 12
1-6- علايم خارج شدن توازن باکتريهاي روده………………. 13
1-7- پروبيوتيکها……………………………………………….. 13
1-8- منافع مصرف پروبيوتيکها……………………………….. 13
1-9- اشکال پروبيوتيکها………………………………………. 14
1-10- پري بيوتيکها……………………………………………. 14
1-11- باکتريهاي بيهوازي احياکننده سولفات………………. 15
1-12- نقش باکتريهاي احيا کننده سولفات در طبيعت……..15
1-13- نقش باکتريهاي احيا کننده سولفات در صنعت نفت….16
1-14- خوردگي ميکروبي…………………………………….. 16
1-15- واکنشهاي احياي ترموشيميايي سولفات…………. 17
1-16- سيستمهاي آلوده به SRB…………………………..
1-17- اهداف، فرضيات و پرسش اصلي پژوهش…………….18
1-17-1 اهداف اصلي…………………………………………. 18
1-17-2 اهداف اختصاصي……………………………………. 18
1-17-3 اهداف کاربردي………………………………………. 18
1-17-4 فرضيات پژوهش……………………………………… 18
1-17-5 پرسش اصلي پژوهش……………………………… 18
فصل دوم: پيشينه پژوهش
2-1- پژوهشهای انجام گرفته در سطح جهان……………… 20
2-2- پژوهشهای انجام گرفته در ایران………………………. 23
فصل سوم: روش شناسی تحقیق
3-1- مواد و روش کار………………………………………….. 25
3-2- محيط کشت مورد نياز………………………………….. 26
3-3- انتخاب بيماران مورد نظر براي نمونه برداري………….. 26
3-4- ارزيابي تاثير آنتي بيوتيک ها برروي باکتريهاي SRB
3-4-1 آنتي بيوتيک کليندامايسين………………………….. 30
3-4-2 آنتي بيوتيک جنتامايسين……………………………. 31
3-4-3 آنتي بيوتيک مترونيدازول………………………………. 31
3-5- ارزيابي خواص ضدميکروبي آنتي بيوتيکها بر باکتريهاي SRB مثبت…32
3-6- تعيين هويت مولکولي باکتريهاي SRB مثبت………… 33
3-7- آنالیز آماری………………………………………………. 33
فصل چهارم: نتایج یافته های تحقیق
4-1- مقدمه…………………………………………………… 35
4-2- تجزيه و تحليل نتايج جمعیت شناختی………………. 35
4-2-1 جنسیت……………………………………………….. 36
4-2-2 سن…………………………………………………….. 37
4-2-3 میزان تحصیلات……………………………………….. 38
4-2-4 میزان درآمد……………………………………………. 39
4-3- ارزیابی فرضيات پژوهش………………………………. 40
4-3-1 فرضیه اول………………………………………………40
4-3-2 فرضیه دوم……………………………………………. 43
4-3-3 فرضیه سوم………………………………………….. 45
4-3-4 فرضیه چهارم………………………………………… 47
4-3-5 فرضیه پنجم…………………………………………. 48
4-3-6 فرضیه ششم………………………………………. 50
4-4- نتايج آزمايش PCR…………………………………..
4-4-1 تأیید استخراج DNA…………………………………
4-4-2 تأیید PCR ژن16S rRNA……………………………
4-4-3 توالی تعیین ترادف شده قطعه 16S rRNA……….
4-4-4 آناليز فيلوژنتيکي……………………………………. 57
فصل پنجم: بحث و نتيجه گيري
5-1- بحث……………………………………………………..63
5-2- نتيجه گيري……………………………………………. 67
5-3- پيشنهادات……………………………………………..67
منابع و مآخذ………………………………………………… 68
فهرست منابع فارسی……………………………………… 68
فهرست منابع انگلیسی…………………………………… 70
چکیده انگلیسی…………………………………………….. 73
چکیده:
باکتريهاي احيا کننده سولفات (SRB) گروه بزرگي از ميکروارگانيسمهاي بيهوازي هستند که نقش بسيار مهمي در بسياري از فرآيندهاي بيوژئوشيميايي ايفا ميکنند. اين پژوهش با هدف شناسايي وتعيين هويت مولکولي باکتريهاي احيا کننده سولفات و نقش آنها در عفونتهاي روده بزرگ و آپانديسيت در شهر کرمان انجام شد. روش کار: اين پژوهش به صورت مقطعي-توصيفي در سال 1391 تا 1392 بر روي 50 بيمار مراجعه کننده به بيمارستانهاي مختلف شهر کرمان انجام شد. تمامي افراد مورد بررسي داراي مشکلات عفونت روده بزرگ ويا آپانديسيت بودند. در بين اين افراد نمونهگيري از حفره شکم و روده ي بزرگ انجام شد. سپس نمونههاي تهيه شده به محيط کشت اختصاصي API تلقيح و 2 ماه در دماي 35 درجه سانتي گراد گرماگذاري شدند. سپس نمونههاي مثبت پس از کشت مجدد در محيط جامد اختصاصيSRB ، براي خالص سازي بيشتر به محيط جديد API منتقل گرديد. شناسايي مولکولي جدايه ها با بهره گرفتن از پرايمر يونيورسال 16s rRNA و مقاومت آنتي بيوتيکي صورت گرفت. از مجموع نمونههاي مورد پژوهش از6 مورد (12%) نمونههاي مشکوک به SRB جداسازي گرديد. اما با روش مولکولي در4 مورد (8%) باکتري هاي احيا کننده سولفات شناسايي شد. بيشترين گونه ي باکتريهاي (SRB) مربوط به سويه Desulfovibrio piger بود. همچنين بين جداسازي باکتريهاي SRB، سن و ميزان تحصيلات افراد ارتباط معنيداري مشاهده شد مناسبترين آنتيبيوتيک براي حذف باکتريهاي SRB کليندامايسين شناسايي شد. با توجه به نقش احتمالي باکتريهاي SRB در ايجاد سرطان کلون و عفونتهاي رودهاي، ضرورت انجام پژوهشهاي تکميلي و پايش مداوم باليني در جمعيتهاي گسترده تر و ارزيابي نقش بيوسايدها وآنتيبيوتيکها در حذف اين باکتريها وجود دارد.
مقدمه:
باکتريهاي احيا کننده سولفات SRB به طور وسيعي در اقيانوس، آبهاي شيرين، لجنها پراکندهاند. اين باکتريها از سولفات به عنوان پذيرنده نهايي الکترون استفاده و سولفيد هيدروژن توليد مينمايند. تا اکنون 14 جنس از اين گروه باکتريها شناخته شده که به جز دسولفونما ويبرو تمامي آنها گرم منفي ميباشند. يک جنس از اين باکتريها به نام دسولفوويبرو ميتواند در هنگام تکثير فعال خود بيش از 10 گرم در ليتر سولفيد هيدروژن توليد نمايد (آبیارد 1382، 12-11؛ ;Geneva 2001, 157 Collette 1999, 198 ).
باکتريهاي SRB نقش مهمي را در شروع التهاب يا التهابهاي دائمي از قبيل بيماريهاي دندان[1] ايفا ميکنند (;Langendijk 2000, 943-950 loubinoux et al 2003, 1304-1306 ). Desulphovibrio spp از آبسههاي شکمي و آبسههاي مغزي و همچنين از خون و ادرار نيز جدا شدهاند (Collette 1999, 198). باکتريهاي SRB انرژي مورد نياز خود را از احياي سولفات بدست ميآورند اين باکتريها به دليل توليدH2s که بجز ترکيبات سيتوتونيک[2] مهم است و يک عامل خورنده[3] ميباشد (Barton 2007, 1-523) و در مجاري دستگاه گوارش (دهان و روده) انسان و حيوانات وجود دارند. يکي از آرکي متانوژنيک (متانوژن) به نام متانو بروي باکتراسميتي[4] در عفونتهاي انساني يافت شده است (Worden and Smelly 1996, 157-171 ) مهم ترين باکتريهاي احياکننده سولفات شناسايي شده در فلور روده عبارتند از:
دسولفوتوماکولوم[5]، دسولفوويبريو[6]، دسولفوبولبوس[7]، دسولفوفيرفيلدنيس[8]، دسولفوويبريوپيگر[9] (Goldstein 2003, 2752-2754؛ La Scola and Raoult 1999, 3076-3077 ، Susceptibilities of 23 Desulfovibrio Isolates from Humans, 5308–5311 ).
براساس مطالعات Birvin در سال 2001 در کشور کانادا شيوع مشکلات گوارشي همراه با درد 6% گزارش کرد و در سال 2003 Ehlin و در سال 2004 Wilson در انگلستان شيوع عفونت را به ترتيب 2/8 درصد و 5/10 درصد گزارش کردند که از سال 1970 تا 2004 به طرز چشمگيري افزايش پيدا کرده است. Hugin در سال 2005 و Boivin در سال 2001 در ايالات متحده امريکا عفونت روده در بين دانش آموزان و در محدوده سني بين 16 تا 30 سال در مردان 65 درصد و در زنان 44 درصد گزارش کردند.
در سال 1992، John، Boseph و همکاران ثابت کردند که منوباکتامها (آزترونام) يا آمينوگليکوزيدها به همراه کليندامايسين يا مترونيدازول در کاهش (Intra abdominal infections) موثر ميباشند (Yoshiota et al 1991, 11-17 ).
آنتيبيوتيک کليندامايسين از دسته داروهاي پادباکتري با نيمه عمر 2 تا 3 ساعت مانع از بيوسنتزپروتئين توسط باکتري ميشود که در درمان پريتونيت، عفونتهاي داخل شکمي و همچنين عفونتهاي استافيلوکوکي مصرف ميشود. مترونيدازول يکي از داروهاي نيتروايميدازول اثر کشندگي بر باکتريهاي بيهوازي و پروتوزوآها دارد از اين رو در درمان بيماريهاي التهابي، کوليت پسودو ممبراند و عفونتهاي ژيادريايي مصرف ميشود (منصور 1390، 36-35؛ گوهرخاني 1374، 27؛ سيمون 1368، 18-17).
هدف از این پژوهش، ارزیابی نفش باکتریهای احیا کننده سولفات در ایجاد عفونتهاي روده بزرگ و آپانديسيت در شهر کرمان می باشد.
1-1- مورفولوژي روده بزرگ
روده بزرگ به طول 1.4 تا 1.8 متر، از انتهاي روده باريک شروع شده و به مجراي مقعد ختم ميشود. ابتداي رودهي بزرگ که در ارتباط با ايلئوم قراردارد، سکوم يا روده کور ناميده ميشود. قسمتي ازروده بزرگ که بين سکوم وآنال کانال قراردارد، کولون ناميده ميشود که به سه قسمت کولون مساعد، کولون افقي وکولون نازل، تقسيم ميگردد. کولون نازل درانت ها به سيگموئيدورکتوم و نهايتاً آنال کانال، ختم ميشود (جان اي 1389، 90-89).
1-1-1- سکوم و آپانديس
سکوم قسمت ابتدايي روده بزرگ است که زاييده آپانديس به قسمت بن بست آن متصل ميشود. آپانديس زايدهي انگشت مانندي است به طول 10-5 سانتيمتر وقطر متوسط 8/0 سانتيمتر که با افزايش سن قطر آن کاهش مييابد. ديواره آپانديس مرکب از 4 لايهاي است که درساير قسمتهاي لوله گوارش يافت ميشود. مخاط آپانديس شبيه روده بزرگ، فاقد پرز وچين و حاوي غدد لولهاي مستقيم است. اپيتليوم پوشاننده آن شامل سلول هاي جذبکننده و جامي است. آستروزير مخاط حاوي تعداد زيادي عقدههاي لنفاوي است که با افزايش سن ازتعداد آنها کاسته ميشود. در افراد سالخورده با ناپديدشدن بافت لنفاوي درآپانديس، مخاط وزيرمخاط فيبروزه ميشوند. طبقه عضلاني در آپانديس شبيه روده کوچک، مرکب از عضلات حلقوي درداخل وعضلات طولي درخارج است که از خارج بوسيله بافت سروز پوشيده شده است. آپانديس يک عضو لنفاوي است و مانند ديگربافتهاي لنفاوي ميتواند ملتهب شده وتوليد آپانديسيت نمايد (جان اي 1389، 90-89).
2-1-1- کلون
وظيفه اصلي کلون جذب آب واملاح است که در نتيجه آن مواد هضم نشده وارده از روده باريک به کلون، از حالت مايع به حالت جامد درآمده و مدفوع[1] ناميده ميشود. باتوجه به عملکرد روده بزرگ که در اصل هدايت مواد هضم نشده به خارج از بدن است، روده بزرگ فاقد چين و پرز است.
کلون شامل قسمتهاي کلون صعودي، کلون عرضي، کولون نزولي، کلون خاصره لگني يا سيگموئيد روده مستقيم دنباله کلون خاصره لگني و قسمت انتهايي روده کلفت است. طول آن 12 تا15 سانتيمتر ميباشد. قسمت تحتاني روده مستقيم به مجراي مقعدي[2] ختم ميشود. رگهاي خوني تغذيه کننده روده با عبور از طبقه عضلاني به زير مخاط رسيده و شبکه عروق بزرگي را بوجود مي آورند که انشعابات آن به آستر محور پرزهاي در روده باريک، نفوذ مينمايد. شريانچههاي انتهايي، پس از تشکيل شبکه مويرگي در درون پرزها به وريدچهها منتهي ميشوند. عروق لنفي روده به صورت بن بست از راس پرزها شروع و مجراي شيري ناميده ميشوند. اين رگها شبکه مخاطي را تشکيل داده وسپس به لنفاتيکهاي زير مخاط ميريزند. رگهاي لنفي زيرمخاطي، پس ازعبور از عقده هاي لنفي مسير، توسط مجراي توراسيک به سيستم وريدي تخليه ميشوند. بنابراين مواد حمل شده از طريق رگهاي لنفي وارد کبد نميشوند. عصبگيري لوله گوارش توسط سيستم عصبي اتونوم انجام ميگيرد که خود به دو قسمت داخلي[3] و خارجي[4] تقسيم ميگردد. قسمت داخلي که به سيستم عصبي رودهاي نيز موسوم است، مرکب از نورونهاي حسي، نورونهاي رابط و نورونهاي حرکتي است که بدون ارتباط با سيستم عصبي مرکزي وبه طور رفلکس، عمل مينمايد. بدين ترتيب که تحريکات ناشي از ترکيب مواد غذايي (تحريکات شيميايي) يا اتساع روده در اثر تجمع مواد (اتساع مکانيکي) به شبکههاي مايسنر، منتقل شده و نورونهاي حرکت آنها، سبب ترشح سلولهاي اپيتليال، انقباض عضلات وتحريک حرکات روده ميشوند (حسن پور 1389، 77-76؛ سوزان 1389، 24-23؛ ساداتي 1389، 57-56).
2-1- بيماريهاي روده بزرگ
1-2-1- آپانديسيت
بيماري آپانديسيت يا التهاب زايده کرمي شکل شيوع فراوان دارد. علل پيدايش آپانديسيت بسيار مختلف است. يبوست، انگلهاي روده، تورم روده بزرگ، عفونتهاي عمومي ازقبيل گريپ، آنژين چرکي ميتوانند ايجاد آپانديسيت نمايند. اولين علامت مهم آپانديسيت حاد، احساس درد در اطراف ناف است، اما هنگام لمس و فشار ناحيه راست و زيرشکم، دردناک است. هنگام حمله درد آپانديسيت، جدار سمت راست وزيرشکم سخت مي شود.
بيمار حالت تهوع واستفراغ دارد. تب مختصر است و آزمايش خون ازنظر نوع گلبولهاي سفيد، عفونت حاد را نشان مي دهد. اگر آپانديس بيمار برداشته نشود، حمله حاد آپانديسيت گاه به گاه تکرار خواهد شد. علت عود بيماري اغلب يک سرماخوردگي است. حملات بعدي آپانديسيت هميشه سختتر بوده و با عوارض بيشتري توام است. آپانديس متورم ممکن است در مدت کوتاهي چرک کند و قانقاريا شود.
2-2-1- عفونت های داخل شکمی
معمولاً توسط مخلوطي از باسيلهاي رودهاي گرم منفي وباکتريهاي بيهوازي، ايجاد ميشوند. اين مخلوط ارگانيسمها باعث ظرفيت پتانسيل بيماريزايي باکتريها ميشود (ديناکي 1389، 151).
عفونتهاي داخل شکمي شامل عفونت هاي حفره صفاق يا فضاي پشت صفاقي است. حفره صفاق از زير سطح ديافراگم تا کف لگن گسترده است و دربرگيرنده معده، روده کوچک، روده بزرگ، کبد، کيسه صفرا و طحال است. عفونتهاي داخل شکمي گاهي پراکنده يا موضعي هستند و اين عفونتها شايد داخل ساختمانهاي احشايي مثل کبد، کيسه صفرا، طحال، لوزالمعده، کليه يا اندامها توليد مثلي خانم ها بروز کنند.
پريتونيت (التهاب صفاق) و آبسه يک پاسخ التهابي حاد به ميکروارگانيسمهاي موجود در صفاق (پريتوئن)، مواد شيميايي، تحريک يا جراحت ناشي از جسم خارجي است و آبسه يک تجمع زياد چرکي از مايعات جدا شده از بافتهاي احاطه کننده آن است که با ديوارهاي مشتمل بر سلولهاي التهابي و ارگانهاي نزديک آن ديده ميشود. معمولاً حاوي زخم نکروتيک، باکتري و سلولهاي التهابي است. پريتونيت و آبسه از نظر تظاهرات و روشهاي درماني متفاوت هستند.
پريتونيت به سه دسته نوع I (اوليه)، نوع II (ثانويه) و نوع III تقسيم بندي ميشود. پريتونيت اوليه يا پريتونيت باکتريايي، يک عفونت حفره صفاق است.
آبسهها شايد داخل حفره صفاق يا اندامهاي احشايي با اندازههاي متفاوت قرار داشته باشند و شکلگيري آنها از چند هفته تا چندسال طول مي کشد. علل آبسههاي داخل شکمي با پريتونيت يکسان است و در واقع احتمالاً به تناوب يا همزمان اتفاق ميافتد. آپانديسيت شايعترين علت آبسه است.
[1] – feces
[2] – Anal canal
[3] – Intrinsic
[4] – extrinsic
[1] – Periodentistis
[2] – Cytotonic
[3] – Cotrosive
[4] – Methano brevibacter smithi
[5] – Desulfotomaculum
[6] – Desulfovibrio
[7] – Desulfobulbus
[8] – Desulfofarfildenis
[9] – Desulfovibrio piger
تعداد صفحه : 88
قیمت :14700 تومان
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت : * serderehi@gmail.com
در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.
جستجو در سایت : کلمه کلیدی خود را وارد نمایید : |